پس از باران

ساخت وبلاگ
خاطره باز تر از خودم هم اتاقیمه که تمام مدت آهنگای یه قرن پیش گوگوش و مهستی و اینا رو گوش میده و با وجود عدم اعتقاد مطلق به عارمان‌های عنقلاب الان با ماکزیمم صدای ممکن "بهمن خونین جاویدان..." پلی کرده!!!!بی‌ربط: می‌دونستید اسم اصلی مهستی افتخار دده بالا بوده؟ هایده هم معصومه دده بالا! احتمالا می‌دونستید. میدونستید من اگه یه روز تو خوابگاه باشم پدر گوگل رو با سرچ‌های مزخرف در میارم و انقدر حوصله‌ام سر میره که ممکنه شب نشده سر از تیمارستان در بیارم؟ اینو قطعا نمی‌دونستید.من امروز از فرط بیکاری در مورد زندگی بابک امین تفرشی منجم آماتور ایرانی، راهکار درمانی بارداری خارج از رحمی، تبدیل سیستم باینری به مبنای ده و حوادث کوی دانشگاه هم مطلب خوندم. رمان هزار خورشید تابانم نصفه کردم. به نظرتون دیگه چی بخونم که خدایی نکرده سراغ درس نرم؟ :|برچسب‌ها: دموکراسی تو روز روشن پس از باران...
ما را در سایت پس از باران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : baranm2a بازدید : 164 تاريخ : شنبه 21 بهمن 1396 ساعت: 2:58

دارم با این مردک فسیل به مشکل میخورم! دیروز اومد گفت میتونم شماره‌تون رو داشته باشم. گفتم سوال دارید همین جا بفرمایید. نوشت یه طرح روی دندون مصنوعی دارم حالام که شما مهندسی پزشکی میخونید تقدیمش کنم به شما! (ملت دو روز دیگه خرس و شکلات و اینا میگیرن، به من طرح دندون مصنوعی تقدیم میشه! :|) گفتم نه لازم نیست. من حوزه کاریم مشخصه. بعد 10 بار پیام داده و هی سوالای مسخره پرسیده که من 80 درصدشو جواب ندادم. چند دقیقه پیش اومد توی گروهی که کلی آدم حسابی عضوه یه سوتی داد و یکی از مقامات رو یا یکی دیگه اشتباه گرفت. همون جا نوشتم ایشون آقای فلانی هستند تا بیشتر گند نزده. دوباره اومد پی‌وی. این هم از مکالمه‌مون. منتظرم شنبه بشه برم گوشی رو پرت کنم تو صورت مدیرعامل که دیگه نگه خانم مهندس جواب ملت رو توی تلگرام بدید. ما با اینا کار داریما! شما ادمین گروهید. بندگان خدا چرا سوالاتشون بی‌جواب می‌مونه؟؟ بگم این شما و اینم بندگان خدا :| هر چقدر دلتون میخواد جوابشونو بدید.برچسب‌ها: از رنجی که می‌بریم, دموکراسی تو روز روشن پس از باران...
ما را در سایت پس از باران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : baranm2a بازدید : 218 تاريخ : شنبه 21 بهمن 1396 ساعت: 2:58

هی خودمو خط زدم...به تو مُهر نباید زدم...ولی دیگه نمیخوام... تا آخر راه میام؛ با تو هر جای دنیا میام!+ این آهنگ رو خیلی دوست دارم. به این شکل که سه ساعت جزوه آنالیز جلوم بازه و دارم اون چند خط بالا رو داد میزنم با آهنگ :))) به نظر میرسه ولنتاین و سینگل بودن داره عین جزر و مد روم اثر میذاره. هر چند بهش اعتقادی نداشته باشم! :)برچسب‌ها: مخاطبش گم شده پس از باران...
ما را در سایت پس از باران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : baranm2a بازدید : 180 تاريخ : شنبه 21 بهمن 1396 ساعت: 2:58

جهنم جاییه که همه جمعه‌هاش مجبوری گزارش کار بنویسی :| از پوزیشن درازکش به پشت میزنشینی و نوشتن گزارش روی آوردم و با ماکسیمم صدای ممکن دارم این آهنگ رو گوش میدم که فکر تخت از سرم بیاد بیرون! نخواب مریم... تو میتونی :|
برچسب‌ها: تهران در بعد از ظهر
پس از باران...
ما را در سایت پس از باران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : baranm2a بازدید : 236 تاريخ : يکشنبه 8 بهمن 1396 ساعت: 15:15

خوب فردا با معاون وزیر جلسه داریم! و حدودا 25 نفر توی جلسه هستن و من صورتجلسه‌شو دیروز آماده کردم و  گزارش و پاورپوینت رو تا همین الان داشتم آماده میکردم (جونم دراومد!) و الان منتظر تایید از جناب مدیر عامل هستم. خیلی شیک و مجلسی ارائه رو هم گفتن خودت بده! اون حرفایی که قراره بزنم خیلی مهم نیست. دیگه آب از سرم گذشته :/ مهم اینه که لباس چی بپوشم؟ این لباس چی بپوشم از اون مدل بحران دخترونه نیست که صد دست لباس دارن باز اینو میپرسن. از این مدله که من وقت نمیکنم برم لباس بخرم :/ حتی وقت نمیکنم برم خونه لباس جدید بیارم :/ بعد الان به هم اتاقیم میگم چی بپوشم؟ میگه همون مانتو آبیه. خیلی هم خوبه. گفتم اونو انقدر پوشیدم که خودم خسته شدم! میگه عیبی نداره. معاون وزیر که هنو ندیده :)))))برچسب‌ها: دموکراسی تو روز روشن پس از باران...
ما را در سایت پس از باران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : baranm2a بازدید : 264 تاريخ : يکشنبه 8 بهمن 1396 ساعت: 15:15

جلسه صبح جلسه شب اون پسره که وسط وایساده و قدش بلنده تمام جلسه بهم لبخند زد. انقدر که آخرش خندم گرفته بود که فازت چیه داداچ :d موقع رفتنشون سرشو به نشانه تشکر تکون میداد من یه جا جدا وایساده بودم. اومد جلو گفت نایس تو میت یو! من هنگ نگاش کردم. تنکیو هم یادم نمی اومد اون موقع :))) بعد یکی از دخترا برگشت با خنده گفت مثکه فقط از دیدن تو خوشحال شد ;-) بعد جلسه مامانم زنگ زده با مسخره بازی داشتم اینو براش تعریف میکردم. خیلی جدی اونور خط منتظر بود طرف زانو زده باشه از من خواستگاری کرده باشه اون وسط :| حالا اگه بهش میگفتم با یه پسر در فاصله 3 کیلومتری کاشان آشنا شدم. جیغ ماورای بنفش میکشید که نه اختلاف فرهنگییییییییییییییییییی داریم. هیچی خلاصه کراش زدیم رفت! اوه مای گاد! عچقم فردا برمیگرده آلمان. قلبم داره ترک میخوره، زود بود! - به حال بهم زن ترین شکل ممکن :))))))))))))))))))))برچسب‌ها: دانشجویی در پایتخت, دموکراسی تو روز روشن پس از باران...
ما را در سایت پس از باران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : baranm2a بازدید : 242 تاريخ : يکشنبه 8 بهمن 1396 ساعت: 15:15


اهل کاشانم ...
اما شهر من کاشان نیست
شهر من گم شده است
من با تاب، من با تب
خانه‌ای در طرف دیگر شب ساخته‌ام

HOME| EMAIL| PROFILE
DESIGNER
MARYam

آمار
پس از باران...
ما را در سایت پس از باران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : baranm2a بازدید : 216 تاريخ : يکشنبه 8 بهمن 1396 ساعت: 15:15

‏برف ده سالگي بخاطر آدم برفي هايش،
برف چهارده سالگي بخاطر اخبار و تعطيلي‌هايش،
برف هجده سالگي را درست يادم نيست در ميان افكار يخ زده بودم
برف بيست سالگي قدم زدن‌های عاشقانه و رد پاهايم
برف بيست و پنج سالگي به بعد فقط سرد بود و سرد بود و سرد ...                                                                         از توئیتر فارسی
برچسب‌ها: روزهای گمجشکی
پس از باران...
ما را در سایت پس از باران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : baranm2a بازدید : 211 تاريخ : يکشنبه 8 بهمن 1396 ساعت: 15:15